سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دورترین آفریدگانِ از خداوند متعال، دولتمندِ بخیل است . [امام علی علیه السلام]
قطره ی شبنم

دهمین پیشوایی معصوم، امام علی النقی علیه السلام

نام مبارک آن حضرت علی، و لقب های مشهورش، هادی و نقی می‌باشد. کنیة آن بزرگوار، ابوالحسن سوم است. پدر بزرگوارش امام جواد علیه السلام، و مادر با کرامتش، سمانه است. آن حضرت در 15 ذی الحجه، سال 212هـ.ق، در چنین روز بابرکتی، در مدینة منوره، دیده به جهان گشود، و چون خورشید فروزان، عالم انسانیت را منور ساخت. سر انجام در سوم رجب سال، 254هـ.ق، در سن 41 سالگی در شهر سامرا، با دسیسة معتز، توسط معتمد عباسی مسموم و به شهادت رسید.[1]

برخی از خبر های غیبی امام هادی علیه السلام

زمانی، مجلس با شکوهى منسوب به یکى از خلفا تشکیل و امام هادى علیه السلام، نیز در آن مجلس دعوت شده بود. وقتى حضرت وارد شد همه به احترام امام علیه السلام برخاستند. در میان آنان جوانى بود که مکرر سخنان بیهوده مى‏گفت و مى‏خندید. حضرت خطاب به او فرمود: چرا مى‏خندى و از یاد خدا غافلى؟ با این‏که پس از سه روز، تو از اهل قبور هستى.

حاضران تعجب کردند. همه منتظر بودند تا ببینند پس از سه روز چه حادثه‏اى رخ مى‏دهد. پس از سه روز آن جوان از دنیا رفت و در قبرستان دفن گردید و از اهل قبور شد.[2]

***

شخصى به نام یونس نقاش همسایه‏ى حضرت هادى علیه السلام بود و بیشتر اوقات در خدمت حضرت بود. روزى ترسان وارد شد و عرض کرد: موسى بن بغا نگینى گران‏قیمت به من داده تا بر روى آن چیزى نقش کنم، ولى به هنگام کار، آن نگین شکست و دو نیم شد و باید فردا آن را تحویل دهم. اگر صاحبش بفهمد، مرا اذیت مى‏کند. حضرت فرمود: به منزل خود برو و جز خوبى چیزى نخواهى دید. فردا پیک موسى آمد و گفت: موسى تو را به جهت کارى خواسته است، ایشان می‌گوید؛وقتى پیش وى رفتم،گفت: کنیزهاى من درباره‏ى آن نگین اختلاف کرده‏اند، آیا ممکن است آن را دو نیم کنى. من نیز گفتم؛ مرا مهلت بده تا فکرى درباره‏ى آن بکنم. وقتى داستان را به عرض امام علیه السلام رسانید آن حضرت فرمود: خوب پاسخ گفتى.[3]

گزیده ای از سخنان امام هادی علیه السلام

1- «التواضع أن تعطی الناس ماتحب آن تعطاه»[4] تواضع و فروتنی در این است که با مردم چنان رفتار کنی که دوست داری با تو چنان رفتار شود.

2- «من رضى عن نفسه، کَثُرَ السّاخطون علیه»[5]  کسی که از خود راضی باشد، غضب کنندگان بر او زیاد می‌شود. (دشمنان زیادی پیدا می‌کند)

3- «من هانت علیه نفسه فلاتأمن شره»[6]  کسی که خود را خوار بشمارد از شر او ایمن مباش، زیرا؛ انسانی که در خود احساس کرامت نکند، به هرکار ناشایستی دست می‌زند.

4- «أذکرْ مصْرعک بین یَدَىِ أهلک، حیث لا طبیب یَمنعک و لاحبیبَ یَنفعک»[7]  بستر مرگ خودت را در میان خانواده‏ات به یادآور، نه طبیبى مانع مرگ تو خواهد شد و نه دوستى به تو سودى مى‏رساند.

5- «الدّنیا سوقٌ رَبِحَ فیما قومٌ و خَسِرَ آخرون»[8]  دنیا بازارى است که گروهى در آن سود مى‏برند و گروهى دیگر ضرر مى‏کنند.

هرکس برای دنیا کار کند ضرر میبیند، زیرا؛ دنیا سرای گذر است و آخرت سرای باقی است، و هرکس هم که برای آخرت کار کند او سود می‌برد، چون میداند روزی باید از این دنیا برود و در این راه باید زاد و توشه داشته باشد.

6- «النّاس فى الدنیا بالأموال و فى الآخرة باالأعمال»[9] مردم در دینا با اموالشان، و در آخرت با اعمال شان شناخته می‌شوند.

7- «ان الله جعل الدنیا دار بلوی والاخرة دار عقبی، وجعل بلوی الدنیا لثواب الاخرة من بلوی الدنیا عوضا»[10] خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش قرار داده و آخرت را سرای رسیدگی، بلا و مصیب های دنیا را وسیله ثواب آخرت، و ثواب آخرت را عوض از بلای دنیا قرار داده است.

8- «من کان علی بینة من ربه، هانت علیه مصائب الدنیا ولو قرض و نشر»[11] هرکس که در راه خدا پرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا برای او سبک خواهد بود، هرچند که بوسیلة مصائب قطعه قطعه و پراکنده گردد.

9- «الحسد ماحق الحسنات»[12] حسد کارهای نیک را نابود می‌سازد.

10- «البخل آذم الاخلاق»[13] بخل ناپسندیده ترین خلق و خوی است.

11- «الجاهل أسیر لسانه»[14] شخص نادان اسیر گفتار و زبان خویش است.

12- «اذکر حسرات التفریط بأخذ تقدیم الحزم»[15] افسوس کوتاهی های کارهای گذشته را با تلاش در آینده جبران کن.


[1] . کافی ج1، ص 497.

[2] . بحار الانوار، ج50، ص 182.

[3] . همان، ص 125.

[4] . المحجة البیضاء، ج5، ص225.

[5] . بحار الانوار، ج 69، ص 316.

[6] . تحف العقول، ص 512.

[7] . بحارالانوار، ج75، ص 370.

[8] . همان، ص 366.

[9] . مسند الامام الهادی، ص 304.

[10] . تحف العقول، ص 512.

[11] . همان، ص 511.

[12] . مسند الامام الهادی، ص 302.

[13] . همان.

[14] . همان، ص 304.

[15] . همان.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن علی نصرتی 90/8/21:: 8:7 صبح     |     () نظر